{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
ارام بگیر دلم. تنگ نشو برایش. مگر نشنیدی جمله ی اخرش را..... "چیزی بینمان نبوده.
دلتنگيام مثل خورشيدي شده كه روزا ميسوزه تا شب ماهشوببينه ولي هميشه ناكام غروب ميكنه...
بغض گلویم را چنگ می زند صدایم در نمی آید و او می گوید : " صدایت قطع و وصل می شود بعدا زنگ بزن ! "
شایدآرام ترمیشدم فقط وفقط ...اگرمیفهمدی... حرفهایم به همین راحتی که میخوانی نوشته نشده اند!!
دیگه به خواب من نیا... دیگه نصیحتم نکن.... نگو فراموشت کنم... اینقدر اذیتم نکن تو رفتی اما دل من با خاطرات تو خوشه...."""اگرچه این خاطره ها منو یه روزی میکشه"""
شبا بدون عکس تو محاله خوابم ببره تا صبح همش فکر میکنم سایه تو پشت دره
خیلی ها نفرین می کنن ... تلافی می کنن... اما نه ... نفرین من ... الهی اونی که دوستش داری تنهات نذاره ... تلافی من .... میرم تا به اون برسی ... سره راهت نباشم ... راستی ... قد من دوست داره ...؟
یہ وقتآیے،یہ حرفآیے،...چنان آتیشت میزنہ کہ دوست دارے فریاد بزنے،ولی نمیتونے!دوست دارےاشک بریزے،ولی نمیتونے!حتے دیگہ نفس کشیدنم برات سخت میشہ!تمام وجودت میشہ بغضے کہ نمیترکه..بہ این میگن"درد بے درمون"
شمع دانی به دم مرگ به پروانه چه گفت؟ گفت ای عاشق دیوانه فراموش شوی سوخت پروانه ولی خوب جوابش را داد گفت طولی نکشد تو نیز خاموش شوی
سیه چشمی به کارعشق استاد به من درس محبت یادمیداد... مرا از یاد برد اخر ولی من به جز او عالمی را بردم ازیاد...
لعنت به شبها..........بعدازرفتنت هیچ شبی برای من صبح نشد..........
یکی بیاید دست این خاطرات را بگیرد ببرد گردش..کلافه کرده اند مرا... بس که نق میزنند به جانم!!!خسته شدم از گذر خاطرات...
"ﺩﻟﺘﻨﮕﻢ"ﺩﻟﺘﻨﮓ ﺍﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎﮐﻪ ﻧﻤﻴﺪﺍﻧﻢ ﻣﺤﺒﺖ ﻫﺎﻳﺶ ﺗﻮﻫﻢ ﻣﻦ ﺑﻮﺩ ﻳﺎ ﺗﺮﺣﻢ ﺍﻭ...!
هنوزم چشمای تو مث شبای پر ستارست هنوزم خاطره هات برام مث عمر دوبارست هنوزم وقتی می خندی دلم از "شادی" می لرزه هنوزم با تو نشستن، به همه "دنیا" می ارزه هنوزم... . . .
در این سرای بی کسی,کسی به در نمیزند به دشت پر ملال ما پرنده پر نمیزند
ﺳﻬﻢ ﺩﻟﺘﻨﮕـــــــــــــــــــــــــــی ﻣﻦ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﺷﮑﻴﺴﺖ ﮐﻪ ﺩﺭﭘﺸﺖ ﻗﺪﻡ ﻫﺎﯼ ﺗﻮﺁﺭﺍﻡ ﭼﮑﻴــــــــــــــــــــــﺪ...
ارام بگیر دلم. تنگ نشو برایش. مگر نشنیدی جمله ی اخرش را..... "چیزی بینمان نبوده.
دلتنگيام مثل خورشيدي شده كه روزا ميسوزه تا شب ماهشوببينه ولي هميشه ناكام غروب ميكنه...
بغض گلویم را چنگ می زند صدایم در نمی آید و او می گوید : " صدایت قطع و وصل می شود بعدا زنگ بزن ! "
شایدآرام ترمیشدم فقط وفقط ...اگرمیفهمدی... حرفهایم به همین راحتی که میخوانی نوشته نشده اند!!
دیگه به خواب من نیا... دیگه نصیحتم نکن.... نگو فراموشت کنم... اینقدر اذیتم نکن تو رفتی اما دل من با خاطرات تو خوشه...."""اگرچه این خاطره ها منو یه روزی میکشه"""
شبا بدون عکس تو محاله خوابم ببره تا صبح همش فکر میکنم سایه تو پشت دره
خیلی ها نفرین می کنن ... تلافی می کنن... اما نه ... نفرین من ... الهی اونی که دوستش داری تنهات نذاره ... تلافی من .... میرم تا به اون برسی ... سره راهت نباشم ... راستی ... قد من دوست داره ...؟
یہ وقتآیے،یہ حرفآیے،...چنان آتیشت میزنہ کہ دوست دارے فریاد بزنے،ولی نمیتونے!دوست دارےاشک بریزے،ولی نمیتونے!حتے دیگہ نفس کشیدنم برات سخت میشہ!تمام وجودت میشہ بغضے کہ نمیترکه..بہ این میگن"درد بے درمون"
شمع دانی به دم مرگ به پروانه چه گفت؟ گفت ای عاشق دیوانه فراموش شوی سوخت پروانه ولی خوب جوابش را داد گفت طولی نکشد تو نیز خاموش شوی
سیه چشمی به کارعشق استاد به من درس محبت یادمیداد... مرا از یاد برد اخر ولی من به جز او عالمی را بردم ازیاد...
لعنت به شبها..........بعدازرفتنت هیچ شبی برای من صبح نشد..........
یکی بیاید دست این خاطرات را بگیرد ببرد گردش..کلافه کرده اند مرا... بس که نق میزنند به جانم!!!خسته شدم از گذر خاطرات...
"ﺩﻟﺘﻨﮕﻢ"ﺩﻟﺘﻨﮓ ﺍﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎﮐﻪ ﻧﻤﻴﺪﺍﻧﻢ ﻣﺤﺒﺖ ﻫﺎﻳﺶ ﺗﻮﻫﻢ ﻣﻦ ﺑﻮﺩ ﻳﺎ ﺗﺮﺣﻢ ﺍﻭ...!
هنوزم چشمای تو مث شبای پر ستارست هنوزم خاطره هات برام مث عمر دوبارست هنوزم وقتی می خندی دلم از "شادی" می لرزه هنوزم با تو نشستن، به همه "دنیا" می ارزه هنوزم... . . .
در این سرای بی کسی,کسی به در نمیزند به دشت پر ملال ما پرنده پر نمیزند
ﺳﻬﻢ ﺩﻟﺘﻨﮕـــــــــــــــــــــــــــی ﻣﻦ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﺷﮑﻴﺴﺖ ﮐﻪ ﺩﺭﭘﺸﺖ ﻗﺪﻡ ﻫﺎﯼ ﺗﻮﺁﺭﺍﻡ ﭼﮑﻴــــــــــــــــــــــﺪ...
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}